ترفندهای طراحی لوگو

ارائه آموزش های طراحی لوگو

ترفندهای طراحی لوگو

ارائه آموزش های طراحی لوگو

چگونه Neuro Design می تواند شما را به یک طراح بهتر لوگو تبدیل کند

ده ها سال است که طراحان لوگو برای ایجاد لوگو های موفق به مجموعه ای از اصول طراحی و شهود تکیه کرده اند. بیشتر طراحان طی سالها تجربه و عمل می دانند چه عواملی موثر است. با این حال ، ممکن است آنها نفهمند که چرا طراحی کار می کند. به همین دلیل است که طراحان لوگو باید دیدگاه هایی از علوم اعصاب و روانشناسی در مورد نحوه واکنش مغز به لوگو ها به دست آورند ، تا بتوانند تصمیم های طراحی بهتر و استراتژیک تری بگیرند. به این روش طراحی عصبی گفته می شود .

 

از طراحی عصبی به عنوان یک طراحی ارگونومیک برای مغز فکر کنید. طراحی Neuro مجموعه ای از اصول را ارائه می دهد که به ما می گوید چگونه لوگوهایی را طراحی کنیم که بطور شهودی به مغز ما جذاب هستند و به راحتی قابل تشخیص هستند. در نتیجه ، طراحی نورو می تواند با استفاده از اصول آن ، آزمایشات طراحی را در برابر واکنش های واقعی انسان ، روند طراحی لوگو را تقویت کند. (1)

 

قبل از اینکه به نحوه طراحی نورو می توانیم طراحی لوگو را تقویت کنیم ، بیایید ابتدا بدانیم که مغز ما چگونه یک لوگو را پردازش می کند.

 

 

 

چگونه مغز ما یک لوگو را می بیند

تحقیقات نشان داده است که وقتی ما یک لوگو را می بینیم ، عناصر بصری آن در قسمت های مختلف قشر بینایی پردازش می شوند. آنها همچنین در زمان های مختلف پردازش می شوند. اولین عنصری که درک می کنیم رنگ است و به دنبال آن فرم و حرکت است. سپس مغز ما معانی آن عناصر بصری را منتقل می کند و آنها را با تجارب و خاطرات قبلی مطابقت می دهد.

 

اگر تجربیات مطابقت وجود داشته باشد ، سپس مغز ویژگی هایی را از تجربیات قبلی ما با لوگو مانند نام محصول ، ویژگی های مارک تجاری ، و ترجیحات اضافه می کند. همه اینها در 400 میلی ثانیه اتفاق می افتد. Entellectur.com یک اینفوگرافیک جالب را ارائه می دهد که نشان می دهد چگونه مغز شما یک لوگو را می بیند .

 

 

 

چگونه مغز لوگو را می بیند

 

 

اکنون که می دانیم مغز ما چگونه لوگوها را رمزگشایی می کند ، بیایید در مورد اصول طراحی عصبی بحث کنیم که به شما امکان می دهد بر اساس شواهد علمی ، لوگو های مؤثر تری ایجاد کنید.

 

 

 

تقارن بصری

دنیاهای ما پر از محرک های بصری در هر کجا که نگاه می کنیم است. در نتیجه ، مغز ما تکامل یافته است تا توجه ما را به سمت چیزهایی که از محیط اطرافشان حرکت می کنند و یا متمایز هستند سوق دهد. این یک دانشمند علوم اعصاب با کیفیت است که شایستگی بینایی را می نامند .

 

این فرآیند به صورت خودکار و از قبل مورد توجه است. به عبارت دیگر ، مغز ما ذاتاً نسبت به این محرکها واکنش نشان می دهد قبل از اینکه حتی به آنها توجه کنیم. این به احتمال زیاد یک صفت تکاملی است که به انسانهای اولیه کمک می کند تا مثلاً در کشف حباب های متحرک یا یافتن میوه در درختان کمک کنند. استفاده از قدرت حساسیت بصری به طراحان این امکان را می دهد تا لوگو هایی طراحی کنند که توجه ما را جلب کنند.

 

در طراحی لوگو ، راه های غالب برای افزایش شادابی دیداری یک لوگو استفاده از رنگ ، روشنایی ، کنتراست ، الگوهای و عمق است. این ویژگی ها برای نشان دادن لوگو از پس زمینه یا محیط اطراف آن استفاده می شود. بنابراین ، در نظر گرفتن مکان و نحوه استفاده از لوگو بسیار مهم است. به عنوان مثال ، لوگو هایی که رنگ متضاد دارند ، به راحتی قابل تشخیص هستند. در نتیجه ، کنتراست می تواند از نظر زیبایی شناختی لذت بخش باشد ، زیرا باعث می شود عناصر طراحی با قوت بیشتری به سمت ما پرتاب شوند.

 

لوگو های Dropbox و PlayStation نمونه های خوبی در مورد چگونگی استفاده از عمق می توانند باعث شوند تا یک لوگو بیشتر و در نتیجه برجسته تر جلوه کند. یک لوگو نیز می تواند برجسته تر شود اگر خارج از مکان به نظر برسد ، فقط به این دلیل که انتظار نمی رود. نماد اپل می تواند برجسته تلقی شود زیرا ما معمولاً میوه ای را با رایانه و فناوری ارتباط نمی دهیم.

 

 

 

لوگو های Playstation ، Dropbox و Microsoft Office

 

 

حرکت روش دیگری برای جلب توجه غریزه ماست. طراحان قبلاً روش هایی برای ادغام حرکت در طرح های لوگو پیدا کرده اند. حرکت Implied یک اصطلاح طراحی عصبی برای لوگو ها است که باعث ایجاد احساس حرکت می شود. این امر می تواند از طریق شکل های تکیه یا متن خالی شده حاصل شود.

 

انیمیشن راه دیگری برای اهرم حرکت در طراحی لوگو است . لوگو های متحرک به تازگی در دنیای دیجیتال روندی رو به رشد را تجربه کرده اند ، جایی که از حرکت برای جذاب تر شدن لوگو ها استفاده می شود. به عنوان مثال ، iRobot از یک لوگو متحرک در وب سایت خود برای جلب توجه بازدید کنندگان خود استفاده می کند. شواهد نشان می دهد که لوگو های بصری برجسته ، زودتر ، بیشتر و بیشتر به مدت طولانی دیده می شوند. (2)

 

 

 

پردازش تسلط

مطالعات نشان داده اند که مغز ما نسبت به لوگو ها سوگیری دارد که درک آن آسان است. مغز برای پردازش اطلاعات مصرفی به انرژی زیادی نیاز دارد. بنابراین مغز ما با ترجیح طرحهایی که حداقل گرا هستند و آسان برای رمزگشایی هستند ، تکامل یافته اند تا مصرف انرژی به حداقل برسد. دانشمندان علوم اعصاب از اصطلاح تسلط پردازش برای توصیف چگونگی پردازش تصویری مانند لوگو برای مغز آسان استفاده می کنند. بنابراین منطقی است که چرا مارک های بیشتر و بیشتر از لوگو ها و مارک های ساده تر استفاده می کنند تا جذابیت خود را به مغز ما افزایش دهند.

 

نمونه های خوب لوگوهای مسلط شامل Target ، Nike ، Apple و McDonald's است. این لوگو ها مسلط هستند زیرا طرح های آنها مینیمالیستی و پردازش آسان است. و درست مانند حساسیت بصری ، تسلط نیز یک احساس از قبل آگاهانه است ، یعنی ما از آن آگاه نیستیم مگر اینکه توجه خود را به آن جلب کنیم.

 

حتی اگر مغز ما از طراحی مینیمالیستی سوگیری داشته باشد ، در صورت انتقال معنای قابل تشخیص ، می تواند از طرح های پیچیده تر نیز قدردانی کند. نمونه عالی این لوگو برای صندوق جهانی حیات وحش است. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد لوگو های مسلط تمایل به احساس آشنایی دارند و در نتیجه بیشتر مورد توجه ما قرار می گیرند. (3)

 

 

 

طراحی لوگو های نایک ، مک دونالز و WWF

 

 

تراکم پیشنهادی

هرچند سادگی بیش از حد ، می تواند کسل کننده باشد. و با لوگو ها نمی توانید خطا باشید یا بی علاقه باشید. در حقیقت ، سهام برای لوگو مدرن بیشتر از هر زمان دیگری است. بنابراین ، یک راه خوب برای جذاب تر کردن لوگوهای حداقلی ، معرفی معنای غنی است. به این چگالی گزاره ، انتقال معنای هرچه بیشتر با کمترین مقدار عناصر گرافیکی گفته می شود.

 

چگالی پیشنهادی را می توان با گرفتن تعدادی از عناصر عمیق لوگو (معانی انتقال عناصر گرافیکی) با تعداد عناصر سطح (گرافیکی) تقسیم کرد. اگر نتیجه بیشتر از یک باشد ، این لوگو از چگالی گزاره خوبی برخوردار است.

 

به عنوان مثال ، لوگو اپل فقط دو عنصر سطحی دارد (سیب با نیش و برگ در بالای آن) ، اما معنای زیادی را منتقل می کند. معانی مرتبط با این لوگو شامل موارد زیر است: سیب برای شما مناسب است ، جهانی است (برای همه) ، که به دلیل لحظه 'آه' اسحاق نیوتن هنگامی که یک سیب به سرش اصابت می کند ، همراه با دانش است و با آموزش همراه است و همچنین ممکن است به عنوان میوه حاصل از درخت دانش شناخته شود.

 

لوگو ها با چگالی گزاره ای بسیار جالب توجه هستند زیرا هر دو تصویر ساده و معنای غنی آنها به راحتی درک می شوند. تصاویر با سطح معناداری بالا می توانند از مواردی که بسیار ساده هستند پیشی بگیرند. (4)

 

 

 

اپل ، فدرال اکسپرس و اوباما لوگو

 

 

الگوهای کنجکاوی ما را ترسیم می کند

مغز ما دوست دارد برای صرفه جویی در انرژی شناختی ، میانبرهایی ایجاد کند. بنابراین مغز ما الگوهای را دوست دارد زیرا پردازش و به خاطر سپردن آنها آسان است. در نتیجه ، مغز دارای تعصب شهودی نسبت به کشف و یادگیری الگوهای جدید است .

 

دانشمندان علوم اعصاب بر این باورند که این اصلی ترین هسته ای است که کنجکاوی و اشتیاق انسان را به دنبال یافتن اطلاعات جدید می بخشد. روش های مختلفی برای ترکیب الگوهای موجود در طراحی لوگو وجود دارد. اینها شامل الگوهای هندسی (طراحی شبکه) ، تقارن و نسبت های منظم (نسبت طلایی) است.

 

الگوهای لزوماً آشکار نیستند زیرا می توانند پنهان شوند. شواهد حاکی از تحقیقات مربوط به ردیابی چشم وجود دارد که مردم هندسه پنهان و غیر آگاهانه را حتی در یک تصویر انجام می دهند (5). برخی از طراحان لوگو قبلاً از الگوهای استفاده می کنند تا طرح های لوگو خود را بسازند.

 

به عنوان مثال ، لوگو توییتر از طریق ترکیبی از حلقه های همپوشانی که پرنده نمادین توییتر را تشکیل می دهند ، شکل می گیرد. الگوی زمینه بلافاصله آشکار نیست ، اما هنگامی که شما حلقه های استفاده شده را ترسیم می کنید ، این الگوی پدیدار می شود.

 

لوگو iCloud طرح دیگری است که از حلقه‌های همپوشانی برای ایجاد الگوی هندسی استفاده می کند که لوگو را شکل می دهد. بسیاری از طراحان لوگو همچنین از نقره طلایی استفاده می کنند تا به طور غریزی از طراحی های لوگو استفاده کنند. بنابراین ، استفاده از الگوهای در طراحی لوگو روشی مؤثر برای ترسیم کنجکاوی مغز ما و به یاد ماندنی تر بودن لوگو ها است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد